بررسی منابع تأثیرگذار بر سیاست خارجی و استراتژی امنیتی رژیم صهیونیستی پس از تحولات بیداری اسلامی
نگارش این مقاله را با الهام از پایان نامه کارشناسی ارشدم با کمک جناب آقای دکتر دهشیری آغاز کردم، با این تفاوت که پایان نامه، تحولات سیاست خارجی رژیم صهیونیستی را تا پایان سال 2012 مورد بررسی قرار می داد اما در این پژوهش قصد داشتم تحولات این رژیم تا پایان دولت سی و سم اسرائیل(مارس 2015) را کار کنم و از آنجا که تحولات خارجی و داخلی رژیم صهیونیستی در این برهه به سرعت تغییر می کرد(تغییر دولت، جنگ51 روزه،بحران های مرزی اسرائیل)مجبور شدیم چند بار متن را مورد بازبینی قرار دهیم، پس چندان عجیب نیست که از زمان پایان نگارش ابتدائی مقاله تا چاپش بیش از یک سال به طول انجامید و نهایتا؛
این مقاله در فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی،سال دوازدهم، تابستان 1394، شماره 41، منتشر گردید.
چکیده:
پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، سیاست خارجی رژیم صهیونیستی در قبال جنبش های بیداری اسلامی را مورد بررسی قرار داده است. سیاست خارجی کشورهای منطقه با توجه به وسعت،سرعت و شدت این تحولات با تغیرات ماهوی، بنیادی، شکلی و تاکتیکی همراه بوده است. رژیم صهیونیستی نیز با آغاز این تحولات تغیراتی را در سیاست خارجی خود اعمال نموده است. این پژوهش به دنبال آن است که روشن سازد که آیا اولاً تغییرات امنیتی و سیاست خارجی تل آویو دارای ماهیتی بنیادین بوده یا رویکردی صرفا تاکتیکی داشته است، ثانیاً تحولات بیدرای اسلامی کدام ابعاد از سطوح تصمیم گیری سیاست خارجی تل آویو را تقویت و کدام ابعاد را تضعیف نموده است.
نوشتار حاضر بنیان پژوهشی خود را به منظور بررسی سیاست خارجی و امنیتی رژیم صهیونیستی، سطوح پنج گانه تصمیم گیری "جیمز روزنا" قرار داده و تلاش نموده سیاست خارجی تلآویو، از آغاز بیدرای اسلامی(نوامبر 2010)تا پایان دولت سی و سوم این رژیم(آوریل 2015)را مورد بررسی قرار دهد.