بازخوانی خطبه تاریخی رهبر معظم انقلاب در 29خرداد 1388
آنچه طی فتنه 88 بر ملت و انقلاب رفت باید زنده بماند، با همه زوایایش. بی تعارف باید گفت هر تلاشی از سوی هر کسی و هر زمانی و هر مکانی و در هر لباس و موقعیت و جایگاهی برای زدودن آن واقعه و البته روز نهم دی ماه از اذهان مردم، حرکتی مردود و نابخردانه است.
تلاش برای کمرنگ کردن مساله فتنه، در واقع کمرنگ کردن جمهوریت و اسلامیت نظام جمهوری اسلامی است. تلاش برخی از سیاسیون و خواص برای کمرنگ کردن فتنه که متاسفانه گاهی از تریبون های رسمی نیز بیان می گردد مثل آن است که غائله ی منافقین در اوایل انقلاب، فتنه بنی صدر، بحران و فاجعه آفرینی های منافقین، ماجرای شیخ منتظری و فتنه 77 از تاریخ انقلاب حذف شود! گوئی انقلاب ما بدون هیچ زحمت و بحران و خطری به نسل سوم رسیده است و هیچ خطری هم در کمینش نخواهد بود پس آسوده باشید و آسوده بخوابید!
خیر، نه تنها فتنه نباید کمرنگ شود بلکه باید سال به سال ابعاد آن بازتر و تحقیق و پژوهش پیرامون آن گسترده تر و عمیق تر گردد. در یادداشت حاضر، خطبه تاریخی رهبر معظم انقلاب که در 25 خرداد 1388 یعنی سه روز پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایراد شد، مورد کنکاش و بررسی قرار خواهد گرفت.
آغاز ماجرا
به هر تقدیر انتخابات در روز جمعه 22 خرداد ماه 1388 برگزار شد، شمارش آراء پایان نیافته بود که میرحسین موسوی با برگزاری یک کنفرانس مفصل خبری، خود را پیروز میدان دانست. نتیجه ی اعلامی از سوی وزارت کشور اما آن چیزی نبود که کاندیدای مغلوب اعلام کرده بود و این یعنی آغاز مخالفت ها. 23 تیر ماه اعتراضات رسانه ای آغاز شد، اعتراضاتی که کم کم شکل اغتشاش خیابانی به خود گرفت، 24 تیر ماه میرحسین موسوی به بیت رهبر انقلاب رفت و گفته می شود با نصایح معظم له، قانع شده بود اما امان از "حلقه دوستان جاهل". همسر میرحسین موسوی و حلقه مشاوران وی با شانتاژ ها و تحلیل های غلط موجب شدند کاندیدای مغلوب که برای پیگیری امور از مجاری قانونی مجاب شده بود، در راهپیمائی روز 25 خرداد ماه حضور یابد و بیانیه ای را در حمایت از این حضور منتشر نماید. 25 خرداد ماه جلسه ی معروف نمایندگان کاندیداها و اعضای شورای نگهبان با رهبر معظم انقلاب برگزار شد، جلسه ای که گمان می رفت رویکرد خیابان محور کاندیداهای ناراضی را تغییر دهد و آنها را به مجاری قانونی رهنمون کند، اما روز به روز بر ابعاد آشوبهای خیابانی که حالا با آتش و خون همراه شده بود افزوده شد و کار به حظور مستقیم و بیانات صریح رهبر انقلاب کشیده شد، یعنی خطبه ی تاریخی 29 خرداد.
1- خطبه اول
1-1- لزوم آرامش قلبی
اگر چه رهبر انقلاب در خطبه دوم، مطالب را آشکارا عنوان فرمودند و آنچه شرط بلاغ بود را بر کاندیداهای معترض بیان داشتند اما حتی اگر آنها فقط خطبه اول را با گوش جان می شنیدند و کمی به مسیر مشقت باری که انقلاب از سرگذرانده بود می اندیشیدند، ملت و کشور و نظام و انقلاب به مصائبی که از خرداد تا دی ماه 1388 گرفتار آن شد، دچار نمی شد.
خطبه با آیه چهارم از سوره فتح آغاز شد؛ هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم؛ یعنی اوست آنکه آرامش و قوت قلب را بر دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمان خود بیافزایند. این یعنی اهتمام ویژه رهبر انقلاب به ایجاد آرامش قلبی، آرامشی که موجب افزوده شدن ایمان می گردید.
رهبر انقلاب سپس در ادامه بیانات خود همین آیه را تفسیر نموده و بیان فرمودند؛ « برای یک مجموعه مسلمان و مؤمن مهم است که به خدا حسن ظن داشته باشد، بداند که خدا کمککار اوست، بداند که خدا پشت سر رهپویان راه حق است. وقتی دلها قرص شد، گامها هم محکم میشود؛ وقتی گامها استوار شد، راه بهآسانی طی میشود، به هدف نزدیک میشود».
رهبر معظم انقلاب بصورت آشکار و واضح بر لزوم حفظ آرامش و طمانینه اذعان فرمودند، ایشان در ادامه تفسیر آیه چهارم سوره فتح می فرمایند: «امروز جامعه انقلابی ما، مردم مؤمن ما، نیاز به این دارند که این آرامش را، این سکینه را، این طمأنینه و وقار را در خودشان هرچه بیشتر به وجود بیاورند. الا بذکر اللَّه تطمئن القلوب». این در حالی بود که آشوبها هنوز گسترده نشده بود و بر جان و مال و آبروی مردم خسارتی وارد نیامده بود و سران این فتنه اگر تنها به همین چند بند مشفقانه گوش فرا می دادند جلو بسیاری از خسارتهای بعدی گرفته می شد.
1-2- مغرور نشویم
رهبر معظم انقلاب در ادامه به لزوم پرهیز از غرور می پردازند؛ «مشمول تفضلات الهی شدن یک مسئله است، حفظ تفضلات و رحمت الهی یک مسئله دیگر است. مبادا به خودمان مغرور بشویم؛ مبادا وقتی دست کمک پروردگار را که میبینیم، بگوئیم ما که مورد توجه پروردگار هستیم و از وظائفمان غفلت کنیم؛ مبادا یاد خدا از دلها برود».
ای کاش سران فتنه88 که البته آن موقع نه فتنه ای برپاشده بود و نه این افرادی که حالا سران فتنه شان می خوانیم سر به طغیان بی بازگشت برداشته بودند می فهمیدند و می دانستند که توجه رهبر انقلاب به «پرهیز از غرور و سرمستی از سابقه ی بندگی»، می تواند به سابقه ی انقلابی این دوکاندیدا و لزوم پرهیز از غرور بخاطر همین سوابق اشاره داشته باشد.
1-3- مبادا به راه خطا برویم
«مبادا هیجانهای سیاسی ما را از خدا غافل کند؛ مبادا بگومگوهای گوناگونی که در یک کشور پیش میآید، که در میان یک ملت آزاد یک امر طبیعی است، ما را غافل کند، ندانیم به کجا میخواهیم برویم، ندانیم چه جور میخواهیم برویم». این بیانات را رهبر معظم انقلاب در خطبه دوم نفرمودند، بلکه در خطبه اول که ماهیت دینی دارد فرمودند. گوئی معظم له می دانستند با این رویه ای که کاندیداهای معترض در پیش گرفته اند سرانجام ناخوشآیندی در پی دارد، تا 29 خرداد ماه که رهبر انقلاب خطبه نماز جمعه را بیان فرمودند میر حسین موسوی تنها 5 بیانیه صادر کرده بود، نصایح رهبر انقلاب بر وی کارساز نشد و 12 بیانیه و 2 پیام دیگر تا قبل از حصرخانگی صادر نمود و طرفدارانش را به ادامه درگیری های خیابانی دعوت کرد.
1-4- پایان خطبه اول
رهبر انقلاب که خطبه را با لزوم توجه به خدا و آرامش روحی در شدائد روحی و اجتماعی آغاز کرده بودند، با لزوم صبر و بردباری به پایان رساندند و حسن ختام خطبه اول را آیه ی والعصر قرار دادند، و العصر. انّ الانسان لفی خسر. الّا الّذین امنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر.
2- خطبه دوم
رهبر انقلاب در ابتدای خطبه دوم و پس از دعای مرسوم، بدون هیچ مقدمه ای به بحث انتخابات ریاست جمهوری پرداختند و در همان ابتدا بیان فرمودند خطاب وی به سه دسته خواهد بود؛ «یک مطلب خطاب به عموم ملت عزیزمان در هر نقطهای از کشور که هستند، میخواهم عرض بکنم. یک مطلب را خطاب به نخبگان سیاسی، نامزدهای ریاست جمهوری، فعالان و دستاندرکاران قضایای انتخابات میخواهم عرض بکنم. یک مطلب هم خطاب به سران استکبار، بعضی از دولتهای غربی و سردمداران رسانههائی که آنها اداره میکنند، خواهم گفت».
2-1- خطاب به ملت
رهبر معظم انقلاب خطاب به مردم ایران، حضور آنها در پای صندوق های رای را «نمایش عظیمی از روح مشارکت جوی مردم در اداره کشور» دانستند و فرمودند: «بنده دوست ندارم نسبت به مخاطبان خودم با مبالغه حرف بزنم یا تملق آنها را بگویم؛ اما در این قضیه انتخابات، خطاب به شما مردم عزیز عرض میکنم که هر چه با مبالغه صحبت بکنم، زیاد نیست؛ حتّی اگر بوی تملق هم بدهد، ایرادی ندارد. کار بزرگی کردید». ایشان سپس به طبیعی بودن اختلاف سلیقه بین مردم اشاره فرمودند، « نسل جوان ما بخصوص نشان داد که همان شور سیاسی، همان شعور سیاسی، همان تعهد سیاسی را که ما در نسل اول انقلاب سراغ داشتیم، دارد...البته بین مردم اختلاف سلیقه هست، اختلاف رأی هست...طبیعی هم هست، لیکن یک تعهد جمعی را انسان در بین همه این آحاد، با اختلاف آراءشان، احساس میکند؛ یک تعهد جمعی برای حفظ کشورشان، برای حفظ نظامشان».
نکته دومی که رهبر معظم انقلاب خطاب به مردم فرمود، لزوم هشیاری آنان در مقابل دسیسه های دشمنی بود که برای سست کردن اعتماد مردم به نظام، برنامه ریزی می کنند، معظم له می فرمایند « میخواهند اعتماد را بگیرند تا مشارکت را بگیرند، تا مشروعیت را از جمهوری اسلامی بگیرند. این، ضررش بمراتب از آتش زدن بانک و سوزاندن اتوبوس بیشتر است. این، آن چیزی است که با هیچ خسارت دیگری قابل مقایسه نیست. مردم بیایند در یک چنین حرکت عظیمی اینجور مشتاقانه حضور پیدا کنند، بعد به مردم گفته بشود که شما اشتباه کردید به نظام اعتماد کردید؛ نظام قابل اعتماد نبود. دشمن این را میخواهد».