نگاهی سیاسی به انتخابات پنجم شورای شهر و روستا در استان بوشهر

Image result

اصولگرایان، اصلاحطلبان و جریان دولت در هر چیزی اختلاف داشته باشند در این مساله که فعالیت های پنهان خود را برای چینش لیست های شورای شهر و روستاها آغاز کرده اند اشتراک دارند. اصلاح طلبان در یک تقسیم بندی، حمایت مطلق خود از روحانی برای ادامه ریاست جمهوری را تضمین کرده اند و دولتی ها در عوض مدیریت میدان انتخابات شوراهای شهر و روستا را به آنان واگذار کرده اند.

اصولگرایان هم با تاکید بر ضعف و ناکامی دولت در عرصه اقتصاد، سیاست خارجی و امور معیشتی مردم، عدم اقبال اصلاح طلبان در فتح مجلس دهم و کسب تجربه ی تاثیر مثبت  وحدت در تعین رئیس و فراکسیون های مجلس( رئیس مجلس و ریاست 80% از فراکسیون ها به دست افتاد) عزم خود را برای پیروزی در رقابت اردیبهشت 1396 جزم کرده اند و امیدوارند مانند سال 1392 بیش از 70 % از کرسی های شورای شهر در سراسر کشور را در اختیار خود درآورند.

در استان بوشهر نیز که به حق می توان لقب "بزرگترین استان کوچک کشور" را به آن اتلاق کرد، گروه ها و افراد با چراغ های خاموش به رصد شرایط، برنامه ریزی، سازماندهی ستادها و یارگیری مشغولند، بوشهری ها  در اردیبهشت 1396 باید تکلیف 195 عضو شورای شهر و بیش از 2000 عضو شورای روستا را مشخصص کنند.

استان بوشهر 37 شهر دارد، تنها شهری که جمعیتی بالای 200 هزار نفر دارد بندر بوشهر است که طبق قانون جدید، تعداد کرسی های آن 9 نفر خواهد بود، در شهرهای بالای 50 هزار نفر یعنی کنگان، گناوه و برازجان نیز رقابت در هر شهر بر سر 7 کرسی خواهد بود و در باقی شهرهای استان از خورموج 38 هزار نفری(بزرگترین شهر زیر 50 هزار نفر در استان) تا شهر کوچک 2000 نفری کلمه در شهرستان دشتستان رقابت بر سر 5 کرسی اصلی خواهد بود.

اگر چه رویکر و نگاه قومی و طایفه ای کماکان در انتخابات شورای شهر و روستا در استان ما بر نگاه حزبی تفوق دارد و نمی توان مرز دقیقی بین خواستگاه سیاسی اعضای ترسیم کرد اما در یک نگاه کلی اصولگرایان دست برتر را در شورای اسلامی شهرها و روستاهای استان بوشهر دارند، به عبارتی تعداد اصولگرایان شورای شهر در 16 شهر بالای 10 هزار نفر در استان بوشهر بیشتر از اصلاح طلبان است. 

انتخابات پیش رو

اصلاح طلبان در تلاشند 17% رائی که در انتخابات چهارمین دوره شورای شهر به دست آورده بودند را به بیش از 50 % برسانند، اصلاح طلبان بوشهر با تلاشی مضاعف مایلند نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی در این استان را به شوراهای شهر و روستا تسری بخشند. اختلافات اردوگاه اصلاحات اما چیز دیگری را نشان می دهد، بعید است بجز اصلاح طلبان شهر بوشهر، دیگر اصلاح طلبان بتوانند با تابلو اصلاح طلبی وارد کارزار انتخابات شوند. از بعد حزبی، اصلاح طلبان تا قبل از انتخابات به دو گروه طرفداران و مخالفان استاندار تبدیل شده بودند حالا علاوه بر شکاف سابق همراهی و عدم همراهی با نمایندگان اصلاح طلب نیز بهاین انشقاق اضافه شده است.

اصولگرایان اما بجز در شهر بوشهر اختلاف زیادی ندارند، حتی در خود بوشهر نیز حرکت هائی برای اتحاد اصولگرایانه در آستانه انتخابات شورای شهر و روستاها شکل گرفته است، این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که اگر چه اصولگرایان نیز مایل به حزبی کردن انتخابات شورای اسلامی شهرها نیستند اما لیست هائی که تحت عنوان ائتلاف مساجد، رزمندگان، هیئت ها و کانون های مذهبی ارائه می شود تمایل به جریان اصولگرائی دارند و سر بزنگاه خود را در اردوگاه راست تعریف می کنند.

به نظر می رسد هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان 10% از توان خود را در سازماندهی انتخابات معطوف به حزب و جناح سیاسی، 10% را به رسانه های مجازی، 10% کاریزمای شخصی و تجربه و نام و نشان اکتسابی کاندیداها ، 20% شیوه های مدرن و سنتی تبلیغات و نهایتا 50% از توان خود را به قابلیت های قومی و طایفه ای معطوف خواهند کرد. این یک واقعیت است که در انتخابات شورای شهرها، اعضای یک طایفه توجه چندانی به رویکرد سیاسی کاندیدائی که از میان طایفه شان برخاسته نمی کنند و یا ترجیح میدهند چشمشان را بر روی اختلافات سیاسی ببندند و با پررنگ کردن پیوندهای قومی رای خود را به او بدهند، در این مساله هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان با هم برابرند، رقابت بر سر 40 % باقیمانده است به عبارتی اصولگرایان و اصلاح طلبان به سراغ کاندیداهائی می روند که علاوه بر رویکرد حزبی دارای پایگاه قومی هم باشد.

اصولگرایان پیروزند اگر...

به هر تقدیر پیش بینی می شود اگر اصولگرایان بتوانند روند این تحکیم وحدت را  تا ماه های آتی ادامه دهند، بی تردید در اکثر شهرهای استان خصوصا مراکز شهرستان ها کماکان سکان هدایت شوراها را مانند دوره های پیشین در اختیار خواهند داشت.

اصولگرایان شهر بوشهر باید برای وحدت تلاش بیشتری کنند و کانون های متعدد سیاسی، تشکیلاتی و حزبی قدرت را زیر یک چتر متجمع کنند، اساسا وجود بیش از 10 جریان حزبی اصولگرا با یک دیدگاه و یک رویه سیاسی، در یک شهر 200 هزار نفره جز اختلاف، دست آورد دیگری ندارد.

اصولگرایان در شهرستان دشتستان، شهرستانی که 25% از شهرهای استان را در خود جای داده باید زودتر یک ساز و کار واحدی را برای تعیین کاندیداهای اصلح انتخاب کنند چه آنکه انتخابات مجلس دهم نشان داد که با وجود برتری عددی اصولگرایان، این اصلاح طلبان بودند که فاتح کرسی مجلس شدند.

در شهرستان های دشتی و تنگستان، شهریاری وظیفه خطیری را در راستای عدم تکثیر اردوگاه اصولگرائی دارد، اصلاح طلبان دشتی و تنگستان برای انتقام وارد کارزار اردیبهشت 1396 خواهند شد و این وظیفه شهریاری است که همانگونه که اصولگرایان میدان را برای پیروزی او آماده ساختند حالا او همین میدان را از تشتت آرا حفظ کند.

اصولگرایان دیلم و گناوه از کم حاشیه ترین و متحد ترین اصولگرایان استانند آنها کافیست که بر آن جنبه ی 50 درصدی که پیشتر عرض شد تکیه کنند تا پیروز رقابتهای شورای شهر 1396 باشند. اگر چه سنتا از زاویه نگاه سیاسی، رای اصلاح طلبانه ی حوزه شهرستان های جنوبی استان بیشتر از اصولگرایان بوده اما این روزها اختلافات اصلاح طلبان این حوزه از کانون های داخلی خارج شده و به سطح رسانه ها کشیده شده این یعنی آنکه کافیست اصولگرایان کمی همت کنند. بنظرم حوزه جنوبی استان نیاز به تصمیمات جدی دارد به عبارتی اگر چه نیروهای مردمی، جوانان، رسانه ها و خواستگاه های ویژه  اصولگرائی در این شهرستان ها فعالند اما دانه های تسبیح کماکان منتظر ریسمان متصل کننده هستند.

 

 

احمدی نژاد، اصولگرایان و اصلاح طلبان

Image result

اول آنکه شور و شعف دوستان اصلاح طلب و رسانه هایشان از انصراف احمدی نژاد از کاندیداتوری طبیعیست و البته موجب تاسف! موجب تاسف از این بایت که دولت یازدهم چنان در باتلاق ناکارائی و انفعال گیر کرده که تنها امیدش، تصمیم رقبای سرسخت در انصراف از کاندیداتوری است. تیترهای سرشار از خوشی و هیجان نشریات اصلاح طلب پس از توصیه ی حضرت آقا به احمدی نژاد، تیترهای مسلسل وار برای انصراف کاندیداهای احتمالی و حتی تیتر ارگان کارگزاران برای سردار سلیمانی با عنوان "همیشه سردار بمان " نشان از امید آنها برای عدم حضور چهره های موثر جریان حزب الله و اصولگراست.

دوم آنکه اصلاح طلبان، متخصص جنگ روانی و بالاخص تفرقه در اردوگاه رقیبند. ناطق نوری که در انتخابات 1384 نقش محوری را در حکمیت میان اصولگرایان برای رسیدن به کاندیدای واحد داشت حالا به هر دلیلی بر منبر اجتماع اصلاح طلبان سخن می راند. حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی که زمانی سرلیست جناح راست بودند از 15 سال اخیر به این سو، لولای درشان بر محور چپ می چرخد. ولایتی هم، چنین سرنوشتی دارد ای بسا محسن رضائی نیز اگر در سیاست می ماند و به خانه ی اصلی خود باز نمی گشت اکنون چراغ راهنمای گردش به چپ ماشین سیاستش را روشن کرده بود.

اصلاح طلبان آنقدر در تفرقه انداختن میان اردوگاه اصولگرائی کاربلد و البته طمع ورزند که همواره دانه درشت ها را نشانه رفته اند، احمدی نژاد شکار بعدیشان بود که البته از قفس پرید. اصلاح طلبان تلاش داشتند به هر نحو ممکن و با هر برچسبی او را از بدنه ی اصولگرائی خارج کنند اما نشد.

نباید اجازه داد دروازه های شهر یکی پس از دیگری تخریب شوند. هر چهره ی بزرگ اصولگرائی که به هر نحو تخریب شود همچو دروازه ایست که از مقابل رقیب برای فتح قلعه برداشته میشود. الغرض آنکه نگذارید به بهانه های واهی دروازه ی احمدی نژاد را تخریب کنند و از دروازه ی او به شهر وارد شوند، چه آنکه هدفشان احمدی نژاد نیست بلکه اختلاف در قلعه ی اصولگرائی را می پویند.

سوم آنکه توصیه حضرت آقا به احمدی نژاد، سه نکته را  روشن ساخت،1- آنچه برای حضرت آقا مهم است آینده انقلاب و ملت است نه دلخواه و خوشایند این شخص و آن حزب و جناح،2- احمدی نژاد اگر ساعتش را به وقت ولی فقیه کوک نمی کرد برای استمزاج به منظور آمدن یا نیامدن نزد رهبر انقلاب نمی رفت، 3- رهبر انقلاب می توانست مثل رویه همیشگیشان بفرمایند "نه می گویم بیا و نه میگویم نیا"، ایشان حتی می توانستند "امر به نیامدن" بفرمایند اما به "توصیه" بسنده فرمود. به گمان من رهبر معظم انقلاب نمی خواهند پتانسیل و توان احمدی نژاد و طرفدارانش خرجِ رقابتی دو قطبی شود که برد و باخت او برای انقلاب و ملت و کشور در برهه کنونی(انتخابات 1396) موجب فتنه ای جدید شود.

نهایتا آنکه برادران اصلاح طلب باید بدانند که کابوس احمدی نژاد تمام نشده، او پتانسیل آن را دارد که بجز انتخابات 1396 در هر برهه دیگری معادلات اردوگاه چپ را به هم بریزد. اصولگرایان باید بدانند و البته تا کنون به این نتیجه رسیده اند که وحدت لازمه ی پیروزیست، عملکرد منفی دولت، برجام نافرجام، انفعال دستگاه خارجی دولت، عدم اقدام موثر در زمینه های اقتصاد و توسعه و البته عدم توجه جدی به مناطق محروم موجب شده کار برای آنها در انتخابات 1396 به "جاهای باریک" بکشد! یک وحدت انقلابی و اصولگرایانه لازم است تا اولین دولت چهار ساله ی پس از انقلاب به نام دکتر حسن روحانی ثبت شود.