پاریس، مسکو، تهران؛ سه ضلع حل بحران سوریه

بررسی نقش حمایت هوائی مسکو از دمشق و حملات تروریستی پاریس و تاثیر آن بر چشم انداز حل بحران سوریه

30سپتامبر 2015 و آغاز عملیات روسیه در سوریه را باید نقطه پایانی بر سناریوهای غرب برای سقوط نظام بشار اسد دانست، اگر چه پیش از این تاریخ نیز در اواخر سال 2013 روس ها با ورود به موقع در "بحران سلاح های شیمیائی سوریه" حمله ائتلاف غرب به دمشق را خنثی کردند و پس از آن نیز با دعوت از بشار اسد برای سفر به مسکو عزم خود به منظور پشتیبانی حداکثری از متحد شرقی خود را روشن ساخته بودند اما 8مهر 1394(30 سپتامبر 2015) کرملین با حملاتی سخت و مرگبار با استفاده از پیشرفته ترین جنگنده ها، به غرب اعلام کرد به هیچ وجه بر سر سوریه معامله نخواهد کرد.

ائتلاف روسیه، ایران، عراق ، سوریه و حزب الله لبنان که به مانند کوریدوری امن امکان ترانزیت بسیار آسان سلاح به سوریه را تسهیل کرده است موجب تقوی جدی سوریه در مقابل گروه های تروریستی شده است. اگر چه بنا به تصویب مجلس روسیه، ارتش این کشور تنها مجاز به استفاده از نیروی هوائی برای پشتیبانی از نظام اسد است و این واقعیت نیز وجود دارد که تثبیت مواضع نظامی بدون حضور نیروی زمینی امکان پذیر نیست اما ارتش سوریه، نیروی های مقاومت حزب الله، گروه های رزمنده عراقی و تیپ های سر افراز فاطمیون و زینبیون (شیعیان افغانستان و پاکستان) به همراه مستشاران ایرانی این خلاء را به شکلی مطلق و قدرتمند پر کرده است.

حضور روس ها و حملات هوائی آنان را نباید حملاتی کور و صرفا به منظور دفع حملات تروریست ها دانست، این حملات از پشتوانه اطلاعاتی و تاکتیکی بسیار دقیق، پیچیده و موثری برخوردارند، انجام تقریبا 100 پرواز در هر روز از سوی جنگنده های روس و پشتیبانی زمینی از سوی رزمندگان زمینی موجب شده است نقشه درگیری های روسیه به صورت چشمگیری به نفع جریان مقاومت تغییر نماید، در روز آغاز عملیات هوائی روسیه مرکز فرماندهی داعش در القریتین، شهری باستانی میان دمشق و حمص منهدم شد. پس از آن یک کاروان از نیروهای داعش در بزرگراه منتهی به پالمیرا مورد هدف قرار گرفت. روس‏‌ها همچنین موقعیت جبهه النصره را در استان حمص و حما با خطرات و تلفات جدی مواجه ساختند. پس از آن نوبت به داعشی هائی رسید که در استان های شرقی سوریه یعنی الحسکه، المیادین و دیرالزور موضع گرفته بودند، روس ها پایگاه انان در این شهرها را بارها مورد هدف قرار دادند. انهدام پایگاه نظامی داعش در الطبقه و حمله به مقر اصلی داعش در این شهر در کنار انهدام کاروان تروریست ها در امتداد بزرگراه دیرالزور- حسکه که فیلم های ان به صورت گسترده در شبکه های مجازی قرار گرفت از جمله اقدامات دیگر روس‏‌ها در سوریه محسوب می‏‌شود. در کنار همه اینها باید پیروزی های گسترده ارتش سوریه در حماء، لاذقیه و حلب را افزود.

از سوی دیگر حوادث تروریستی پاریس و تاثیر آن بر بحران سوریه قابل بررسی است، داعش ثابت کرد که به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست، اکنون غرب به این نتیجه رسیده است که وجود اسد بهتر از جنایتکاران داعش است اما بازی قدرت و منافع بین المللی آنها مانع از کناره گیری آنان از صحنه سوریه شده است. شاید بتوان گفت روشنترنیت تحلیل در این زمینه را استراتژیست نظامی انگلیسی و تحلیلگر نشریه فارن پالسی ارائه داده است، اویک هفته پس از حملات زنجیره ای در پاریس نوشت " حملات پاریس نشان می دهد که اولا امکان مذاکره با تروریست ها وجود ندارد و هرچه زودتر باید سرزمین هایی که در تصرف این گروه هاست و به عنوان پایگاه اموزشی و عضو گیری از آنها استفاده می شود باید بازپس گرفته شود.  ثانیا مذاکرات وین و اتخاذ راه حل سیاسی درمان مناسبی برای مساله داعش نیست و باید استاتژی جدیدی برای مبارزه گسترده با تروریست ها طراحی کرد. اما با کدام نیرو؟ نیروهای کرد نه قدرت و نه انگیزه ای برای باز پس گیری سرزمین های غیرکرد نشین ندارند. نیروهای معارض هم پیمان غرب نیز شدیدا پراکنده هستند. در بسیاری از موارد نیز نمی توان به متعادل بودن مواضع آنها اطمینان کرد.بنابراین تنها گزینه های باقیمانده برای غرب، روسیه، اسد و ایران است ".

نشست وین که یک روز پس از حملات داعش در پاریس برگزار شد( تاریخ این نشست از مدت ها قبل مشخص بود و ارتباطی به حمله داعش به پاریس ندارد) و مواضع غرب به صورت محسوسی در مورد سوریه تغییر کرد، حد اقل آنکه مواضع تهاجمی- نظامی غرب علیه بشار اسد به راهکار سیاسی تغییر یافت، بر اساس بیانیه پایانی نشست وین2، قرار است ظرف 6 ماه دولت انتقالی در سوریه شکل گیرد و ضمنا قانون اساسی تازه‌ای برای این کشور نوشته شود. همچنین قرار است طی 18 ماه انتخاباتی منطبق با قانون اساسی جدید در سوریه برگزار شود. نگارش لیستی مشترک از گروه‌های تروریستی و تلاش برای برقراری آتش‌بس سرتاسری در سوریه از دیگر مفاد مهم این بیانیه است. 

به هر تقدیر دو تحول عمده بین المللی یعنی حملات تروریستی پاریس و آغاز حضور مستقیم روسیه در سوریه وزنه را به نفع نظام بشار اسد برای همیشه تقویت کرده است، به گونه ای که غرب را متقاعد ساخته که اولا با برگ تروریست ها نمی توان در میدان سوریه حاضر شد و ثانیا روس ها به هیچ عنوان نخواهند گذاشت رژیمی غرب گرا(مانند اوکراین) بر سوریه حاکم شود.

ما و سوریه

 

مکالمه تلفنی روحانی و پوتین در آستانه حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به سوریه برای من بعنوان یک جوان ایرانی خیلی تاسف بار بود..آقای پوتین گفت:سوریه از سلاح شیمیایی استفاده نکرده و ادعای آمریکا دروغه/ مردم سوریه قربانیان اصلی جنگ در سوریه هستند/روسیه در حمایت از دولت و مردم سوریه دو کشتی نظامی دیگر رو به دریای مدیترانه میفرسته. آقای روحانی گفت: شرایط سوریه خیلی استراتژیک شده/نباید قضاوت زودهنگام کرد!/ حمله نظامی در منطقه به نفع هیچ کس نیست.

اشتباه ننوشتم. جای رییس جمهورها انگار عوض شده!نع؟ آقای روحانی بازبان بی زبانی به پوتین میگه بابا سوریه رو بیخیال.. من که قبلا گفتم دیگه کمک به سوریه تموم شد.. تکلیف سوریه رو خود مردمش تعین کنن.. حالا اینکه چند هزار نفر تروریست تا بن دندان مسلح وهابی تکفیری افتادن به جون مردم بی دفاع خب به ماچه؟! پوتین! چرا نمیفهمی؟ من میخوام با آمریکا مذاکره کنم. نمیتونم الان موضع مخالف با آمریکا بگیرم..

من به عنوان یک جوان ایرانی خجالت کشیدم از این طرز موضع گیری منفعلانه و ذلیلانه..

گویا درجه اجتهاد دارید از حوزه با هفت هشت سال تحصیل در حوزه و اروپا! این متن رو از نهج البلاغه البته ترجمه فارسیش رو میگذارم تا راحت تر مطالعه بفرمایید.

و درود خدا بر او، فرمود: مرگ بهتر از تن به ذلت دادن است... ( حکمت396 نهج البلاغه)

نفرین برشما کوفیان! که از فراوانی سرزنش شما خسته شدم.آیا به جای زندگی جاویدان قیامت به زندگی زودگذر دنیا رضایت دادید؟ و بجای عزت و سربلندی ، بدبختی و ذلت را انتخاب کردید؟ هرگاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت میکنم، چشمانتان از ترس در کاسه میگردد...

به خدا سوگند، شما بد وسیله ای برای افروختن آتش جنگ هستید، شما را فریب میدهند اما فریب دادن نمیدانید، سرزمین شما را پیاپی میگیرند و شما پروا ندارید، چشم دشمن برای حمله شما خواب ندارد ولی شما در غفلت به سر میبرید. به خدا سوگند، شکست برای کسانی است که دست از یاری یکدیگر میکشند. سوگند به خدا ، اگر جنگ سخت درگیر شود وحرارت و سوزش مرگ شما را دربرگیرد، از اطراف فرزند ابوطالب ، همانند جدا شدن سر از تن، جدا و پراکنده میشوید. به خدا سوگند! آن که دشمن را بر جان خویش مسلط گرداند تا گوشتش را بخورد، و استخوانش را بشکند، و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتوانی اش بسیار بزرگ و قلب او بسیار کوچک و ضعیف است. تو اگر میخواهی اینگونه باش، اما من، به خدا سوگند از پای ننشینم وقبل از آنکه دشمن فرصت یابد با شمشیر آبدیده چنان ضربه ای بر پیکر او وارد سازم که ریزه های استخوان سرش را بپراکند و بازوها و قدم هایش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد...(خطبه34 نهج البلاغه)

چرا سوریه سقوط نمی کند؟

تحولات و جنگ داخلی سوریه پس از بحران لبنان که ۱۵ سال به طول انجامید(۱۹۷۵-۱۹۹۰) یکی از مهمترین و طولانی ترین بحران  داخلی در کشوری خاورمیانه ای است٬ اکثر تحولات عمده خاورمیانه از جنگ اول و دوم خلیج فارس تا جنگ های اعراب و اسرائیل و بروز و سقوط حکومت های کودتائی از ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰ در ارتباط با دنیای دو قطبی شرق و غرب تفسیر می شوند.

حتی پس از سقوط شوروی  و یکه تازی آمریکا در منطقه٬ روسیه به عنوان میراثدار شوروی نمی تواند نسبت به سرنوشت این منطقه استراتژیک بی اهمیت باشد.

روسیه پذیرفته است که قدرت هم پائی با امریکا را ندارد اما خود را هم ردیف اتحادیه اروپا و بالاتر از چین و هند و ژاپن می داند. تحولات یک دهه گذشته  در خاورمیانه موجب شده است که روسه خود را "بازنده بزرگ" این منطقه بداند.

سقوط صدام(۲۰۰۳) و فروپاشی رژیم قذافی(۲۰۱۲) موجب شدهاست که روسیه جای پای خود را در خاورمیانه و شمال آفریقا از دست دهد و بدین ترتیب حکومت بشار اسد به عنوان تنها حیاط خلوت روسیه بین آفریقا و خاورمیانه محسوب شود.

به همین دلیل است که روسیه حاضر به عقب نشینی و معامله بر سر سوریه نیست. سوریه برای روسیه در حکم عربستان سعودی برای آمریکا و حزب الله برای ایران است.

از سوی دیگر رژیم های محافظه کار عرب دقیقا نمی دانند که در صورت حمله همه جانبه رسمی به خاک سوریه٬ دمشق دست به چه اقدامی خواهد زد. بمباران عربستان و موشک باران قطر و بحرین و اتحاد با گروه های کرد معارض ترکیه محتمل ترین گزینه پیش روی دمشق است. گزینه ای که در صورت تحقق انبار باروت خاورمیانه منفجر خواهد شد.

مساله مهم این است که سوریه تاکنون نخواسته یا نتوانسته است به  صورت جدی به کشورهای عربی  و ترکیه این هشدار را بدهد اعراب هم اکنون در حال بررسی این هستند که ایا ارتش سوریه قادر به "پاسخ پولادین" هستند یا خیر در صورتی که جواب "نه" باشد حمله به سوریه قطعی است و در غیر این صورت بحران ادامه دارد.

بهترین راه حل موجود برای پایان درگیری ها خروج شبه نظامیان خارجی مورد حمایت غرب و رژیم های عربی و تشکیل حکومت ائتلافی با حضور همه گروه های سوری است. امری که حکومت های عربی هرگز خواهان تحقق آن نیستند.