جوانشیر کدخدا پور؛ بیاید یا نیاید
مطالب پیش رو، حاصل مباحثی است که به صورت هفتگی بین چند تن از دانشجویان و فارغ التحصیلان دشتستانی،پیرامون تحولات سیاسی مربوط به انتخابات این شهرستان مورد بررسی و گفت و گو قرار گرفته است. حاصل این گفت و گوها که گاها به صورت پراکنده و تلفنی و در مواقعی به صورت حضوری انجام شده در قالب" بیاید یا نیاید"، در مورد هر یک از کاندیداهای احتمالی به نگارش در آمده و سعی شده اولا حتی المقدور با کاندیدای مورد نظر گفت و گوئی صورت گیرد. ثانیا از مباحثی که شائبه تبلیغ و جانبداری از شخص خاصی باشد پرهیز شود و ثانیا انصاف و عدالت در تحلیل ها رعایت گردد.
...........................................
کدخداپور بیاید یا نیاید
تحلیلی پیرامون جوانب حضور یا عدم حضور مهندس جوانشیر کدخداپور در رقابت انتخابات مجلس دهم
گروهی از طرفداران سرسخت مرد اصلاح طلب اما محافظه کار دشتستانی حاضرند برای بار پنجم نام جوانشیرکدخدا پور را برای مجلس دهم شورای اسلامی در 7ام اسفند ماه به صندوق های اخذ رای بریزند اما این تمام ماجرا نیست...
کدخدا پور با همه کاریزمائی که در بین مردم عادی و گروهی از اصلاح طلبان دشتستانی دارد، اما اهل ریسک نیست، و همین مساله موجب بروز سرخوردگی های شدید در میان طرفدارانش شده است. از سوی دیگر مرد 52 ساله دشتستانی نتوانسته طی 18 سال( از 1378 تا کنون) انسجامی موفق بین طرفداران خود ایجاد نماید.
کدخدا پور، اصلاح طلب معتدلی است که از هاشمی به روحانی رسید و این نمونه بارزی از روح محافظه کار "مرد همیشه دوم" انتخابات دشتستان است که خود را چندان آغشته دوران اصلاح طلبی سید محمد خاتمی نکرد، وی پس از شکست نه چندان سنگینش در سال 1378 (مجلس ششم) هیچ پست مدیریتی مهمی را تصاحب ننمود. از سوی دیگر نتوانست در این برهه خود را به عنوان اصلاح طلبی تمام عیار بروز دهد و طرفدارانش را حفظ کند، کاری که برادران رزمجو توانستند به خوبی از عهده ان بر آیند.
اگرچه جوانشیر کدخدا پور مدیری چیره دست در امور اجرائی است و شاید اگر اقبال همراه او بود اکنون رخت استانداری یکی از استان ها را بر تن داشت اما در سیاست، چیرگی اجرائی همه چیز نیست، "فرماندار نمونه وقت کشور" پس از شکست در هر انتخابات از انظار و اذهان پنهان می شد تا انتخاباتی دیگر. کدخدا پور حتی با نفوذ و سابقه 22 ساله خود در وزارت کشور نتوانست ماجرای انتخابات 86 را مدیریت کند.
این روزها منتقدان اصلاح طلبش می گویند او اصلاح طلبی کم هیاهوست که هیچ زخمی برای اصلاحات نخورده پس نمی توان اجازه دهند میوه ی رسیده ای که دیگران زحمت به ثمر نشستنش را کشیده اند، توسط "کارگزار ساکت"، چیده شود.
به نظر می رسد کدخداپور کماکان به حمایت های قومی و خویشاوندی از خود امیدوار است، امیدی که با گسترده شدن شبکه های ارتباطی، سیاسی شدن مردم و کمرنگ شدن حمیت های قومی رنگ باخته و نمی توان پاسخگوی معادلات جدید سیاسی باشد.
جلسه چهاردهم آبان سال جاری که در شهر برازجان و با حضور تعداد نسبتا زیادی از طرفداران وی برگزار شد شاید تیر خلاصی باشد بر حضور کدخدا پور در انتخابات مجلس دهم، جلسه ای که آنگونه که مهندس اصلاح طلب انتظار داشت، پر شور نبود. چه آنکه اولا تنها 3 ماه به انتخابات مجلس مانده و بسیاری از صاحبان رای موضع حمایتی خود را از کاندیداهای احتمالی اعلام کرده اند، ثانیا در جلسات گروه های اصلاح طلب دشتستانی اتفاق نظر چندانی برای حضور جدی وی وجود ندارد.
کدخدا پور در محاسبات خود باید این مساله را به صورت جدی مورد بررسی قرار دهد که، اصلاح طلبان زمانی بر روی حضور او حساب باز می کردند که عرصه برای ورود فعال آنها به میدان، مهیا نبود. در حال حاضر گروهی از اصلاح طلبان با این سوال مواجه هستند که اکنون که وزنه عرصه سیاسی کشور به نفع اصلاحات است چرا تخم مرغ های خود را در سبد کسی بگذارند که طی سالیان پس از 1378 نتوانسته برادری خود را به آنها ثابت کند.
در حال حاضر کدخداپور نفوذ خود در جامعه و قدرت را به دلایلی از دست داده اما به هیچ عنوان نمی توان گفت عمر سیاسی وی به پایان رسیده، اما به جرات می توان اذعان داشت حضور وی در انتخابات، بدون آنکه اجماعی بر روی نام او از سوی اصلاح طلبان ایجاد شده باشد و نهایتا شکست احتمالی وی آتی موجب پایان زیست سیاسی مرد کهنه کار سیاست در دشتستان خواهد شد. کارگزار کهنه کار باید مراقب باشد اگر او معتقد است که در مجلس می تواند منشاء خدمت به کشور و ملت باشد باید برنامه ای منسجم و طرح و طریقی نو برای انتخابات مجلس یازدهم سال 1398 دراندازد.