الگوی مقابله با فتنه به مثابه کسب اعتبار بین المللی
درگیری ها و آشوب هائی که از 22 خرداد 1388 تا 9 دی همان سال به مدت 7 ماه موجب اخلال در سیستم سیاسی، اقتصادی، امنیتی و بسیاری از دیگر شئون جمهوری اسلامی شد، تا سال ها به عنوان یکی از برهه های حساس تاریخ معاصر تحت عنوان "فتنه 88" به حساب خواهد آمد.
با وجود گذشت 5 سال از فتنه 88، عمده تحلیل ها پیرامون این تحولات رویکردی داخلی داشته اند، کمتر اثری را می توان یافت که از ابعاد بین المللی، حقوق بین الملل، نظام بین الملل، ساختار و نیروهای مداخله گر بین المللی به واکاوی حوادث سال 88 پرداخته باشد.
فتنه 88 از پاره ای جهات ضربات و خسارات سنگینی را متوجه جمهوریت و اسلامیت نظام کرد، اما در یک مقایسه می توان این خسارات و ضربات را با جنگ تحمیلی مقایسه کرد به این معنی که اگر چه جنگ، صدمات زیادی را به کشور و مردم وارد آورد اما از ابعاد زیادی از جمله بالا بردن توان دفاعی، تجربه عملیاتی، اتحاد ملی و... دست آوردهائی را ایجاد کرد.
کسب اعتبار بین المللی به ویژه از آن جهت برای جمهوری اسلامی حائز اهمیت است که بسیاری از کشور های غربی و عربی سعی کردند فتنه 88 را به عنوان پاشنه آشیل نظام اسلامی معرفی کرده و وجهه منفی از جمهوری اسلامی ارائه دهند(وجهه بین المللی ایران و انتخابات اخیر ریاست جمهوری اطلاعات سیاسی اقتصادی شماره 117-118).
هدف عمده آنها امنیتی کردن فضای اجتماعی ایران، بدبین کردن مردم از نظام جمهوری اسلامی، جداکردن خواص از بدنه نظام، خشن جلوه نشان دادن جمهوری اسلامی در قبال "تحرکات دموکراسی خواهانه"، ناامن جلو دادن جمهوری اسلامی به منظور جلوگیری از ورود سرمایه گذاران خارجی و زمینه سازی برای ایجاد پرونده های حقوق بشری علیه تهران بود.
جمهوری اسلامی در سه مرحله توانست بخش عمده ای از تهدیدات موجود را در بُعد اعتبار بین المللی به فرصت تبدیل کند؛
1- خنثی سازی تبلیغات و تصاویر غیر واقعی: نظام در اولین گام سعی نمود تنها به خنثی سازی روی آورد، هجم تحرکات و شدت حملات داخلی و خارجی خصوصا در 3 ماهه اول پس از انتخابات 1388 چنان گسترده بود که جمهوری اسلامی فرصت و فراغت کافی برای ترمیم پیدا نکرد، در جریان درگیری ها، طرف مقابل از هر روزنه ای برای ایجاد بحران استفاده می کرد به عنوان مثال کاندیدای بازنده انتخابات 88 تا پیش از حصرخانگی هر ماه به طور متوسط 3 بیانیه منتشر می کرد و مردم را ادامه بحران تشویق می نمود،برخی از کشورهای خارجی در راس آنها آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس نیز به طرق گوناگون آتش فتنه را برافروخته تر می کردند.
جمهوری اسلامی در این مرحله تنها باید به خنثی سازی توطئه ها می پرداخت چرا که زمان کافی برای اقدامت پیشگیرانه، شفاف کننده و روشنگرانه نداشت. به عبارت دیگر نظام در این مرحله تنها می توانست به اقدامات سلبی دست بزند. جمهوری اسلامی به خوبی توانست خود را از بُعد بین المللی یعنی در منظری خارج از مرزهای داخلی به عنوان یک نظام پایدا جلوه دهد، در این برهه ایران از هیچ یک از مجامع بین المللی تعلیق یا اخراج نشد، رئیس جمهور در اوج درگیری ها در مجمع سالانه سازمان ملل شرکت کرد و هیچ یک از دیپلمات های رده اول، رده دوم و حتی رده سوم در نمایندگی های جمهوری اسلامی در خارج به صف فتنه گران نپیوستند( تنها دو تن از کارشناسان سفارتخانه ها ایران در اروپا پناهنده و یک نفر استعفا داد).
2- ارائه تصویر مثبت و واقعی از جمهوری اسلامی: در این مرحله نظام فراغت بیشتری برای بررسی بهتر فتنه و روشن کردن فضای غبار آلودی که طی 7 ماه ایجاد شده بود پیدا کرد. در این مرحله که تقریبا بعد از 9 دی 1388 آغاز شد جمهوری اسلامی توانست به کشف برخی از توطئه ها بپردازد، به مجازات مقصران برخی از تند روی ها و خصوصا بازداشتگاه کهریزک پرداخت، از سوی دیگر کسانی را که به انحاء گوناگون در آتش فتنه می دمیدند را محاکمه کرد. چهره واقعی نیروی انتظامی، بسیج و سپاه که در فتنه 88 از سوی ضد انقلاب و برخی از دوستان ناآگاه خدشه دار شده بود ترمیم یافت و به بسیاری از اتهامات و شبهات وارده به نظام پاسخ داده شد.
3- الگو سازی: مهمترین و تاثیر گذار ترین مرحله که طی آن شیوه مقابله با جریان فتنه، انقلاب های رنگین و توطئه های بین المللی الگو سازی شد، به وقوع پیوست. جمهوری اسلامی نشان داد که تئوری انقلاب های رنگی در جامعه هوشیار و متحد کارآمد نیست. ایران شیوه مقابله با بحران هائی از این دست را تئوریزه کرد و حتی به صدور آن پرداخت. نظام سوریه با تجربه ای که ایران در اختیار او گذاشته بود توانست کاری کند که در ورطه سقوط کامل نیفتد و عراق نیز تنها با به کار بستن شیوه های ایرانی توانست در مقابل داعش استقامت کند. ایران از این بُعد که توانست در مقابل تحرکات عظیم سیاسی- اطلاعاتی غرب و برخی از مزدوران و عوامل ناآگاه داخلی با کمترین هزینه ایستادگی کند و از گردنه فتنه 7 ماهه به سلامت عبور کند، توانست یک وجهه بین المللی برای خود کسب نماید و به عنوان نظامی که پایه های آن کاملا استوار است خود را قلمداد نماید.
به هر تقدیر جمهوری اسلامی توانست از تهدیدی که می رفت تا بنیاد آن را بر افکند به نحو احسن استفاده کرد، شیوه تبدیل تهدید ها به فرصت ها نیازمند مطالعه و بررسی جامعی است که می تواند از طریق تحقیقات علمی و تجربیات مکتسبه به آن دست یافت. به نظر می رسد اکنون پس از 5 سال نخبگان سیاسی و علمی جمهوری اسلامی باید از فتنه 88 و راه هائی که منجر به پایان آن شد تئوری سازی نمایند.