احمدی نژاد، اصولگرایان و اصلاح طلبان

اول آنکه شور و شعف دوستان اصلاح طلب و رسانه هایشان از انصراف احمدی نژاد از کاندیداتوری طبیعیست و البته موجب تاسف! موجب تاسف از این بایت که دولت یازدهم چنان در باتلاق ناکارائی و انفعال گیر کرده که تنها امیدش، تصمیم رقبای سرسخت در انصراف از کاندیداتوری است. تیترهای سرشار از خوشی و هیجان نشریات اصلاح طلب پس از توصیه ی حضرت آقا به احمدی نژاد، تیترهای مسلسل وار برای انصراف کاندیداهای احتمالی و حتی تیتر ارگان کارگزاران برای سردار سلیمانی با عنوان "همیشه سردار بمان " نشان از امید آنها برای عدم حضور چهره های موثر جریان حزب الله و اصولگراست.
دوم آنکه اصلاح طلبان، متخصص جنگ روانی و بالاخص تفرقه در اردوگاه رقیبند. ناطق نوری که در انتخابات 1384 نقش محوری را در حکمیت میان اصولگرایان برای رسیدن به کاندیدای واحد داشت حالا به هر دلیلی بر منبر اجتماع اصلاح طلبان سخن می راند. حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی که زمانی سرلیست جناح راست بودند از 15 سال اخیر به این سو، لولای درشان بر محور چپ می چرخد. ولایتی هم، چنین سرنوشتی دارد ای بسا محسن رضائی نیز اگر در سیاست می ماند و به خانه ی اصلی خود باز نمی گشت اکنون چراغ راهنمای گردش به چپ ماشین سیاستش را روشن کرده بود.
اصلاح طلبان آنقدر در تفرقه انداختن میان اردوگاه اصولگرائی کاربلد و البته طمع ورزند که همواره دانه درشت ها را نشانه رفته اند، احمدی نژاد شکار بعدیشان بود که البته از قفس پرید. اصلاح طلبان تلاش داشتند به هر نحو ممکن و با هر برچسبی او را از بدنه ی اصولگرائی خارج کنند اما نشد.
نباید اجازه داد دروازه های شهر یکی پس از دیگری تخریب شوند. هر چهره ی بزرگ اصولگرائی که به هر نحو تخریب شود همچو دروازه ایست که از مقابل رقیب برای فتح قلعه برداشته میشود. الغرض آنکه نگذارید به بهانه های واهی دروازه ی احمدی نژاد را تخریب کنند و از دروازه ی او به شهر وارد شوند، چه آنکه هدفشان احمدی نژاد نیست بلکه اختلاف در قلعه ی اصولگرائی را می پویند.
سوم آنکه توصیه حضرت آقا به احمدی نژاد، سه نکته را روشن ساخت،1- آنچه برای حضرت آقا مهم است آینده انقلاب و ملت است نه دلخواه و خوشایند این شخص و آن حزب و جناح،2- احمدی نژاد اگر ساعتش را به وقت ولی فقیه کوک نمی کرد برای استمزاج به منظور آمدن یا نیامدن نزد رهبر انقلاب نمی رفت، 3- رهبر انقلاب می توانست مثل رویه همیشگیشان بفرمایند "نه می گویم بیا و نه میگویم نیا"، ایشان حتی می توانستند "امر به نیامدن" بفرمایند اما به "توصیه" بسنده فرمود. به گمان من رهبر معظم انقلاب نمی خواهند پتانسیل و توان احمدی نژاد و طرفدارانش خرجِ رقابتی دو قطبی شود که برد و باخت او برای انقلاب و ملت و کشور در برهه کنونی(انتخابات 1396) موجب فتنه ای جدید شود.
نهایتا آنکه برادران اصلاح طلب باید بدانند که کابوس احمدی نژاد تمام نشده، او پتانسیل آن را دارد که بجز انتخابات 1396 در هر برهه دیگری معادلات اردوگاه چپ را به هم بریزد. اصولگرایان باید بدانند و البته تا کنون به این نتیجه رسیده اند که وحدت لازمه ی پیروزیست، عملکرد منفی دولت، برجام نافرجام، انفعال دستگاه خارجی دولت، عدم اقدام موثر در زمینه های اقتصاد و توسعه و البته عدم توجه جدی به مناطق محروم موجب شده کار برای آنها در انتخابات 1396 به "جاهای باریک" بکشد! یک وحدت انقلابی و اصولگرایانه لازم است تا اولین دولت چهار ساله ی پس از انقلاب به نام دکتر حسن روحانی ثبت شود.
علم پیر خمین به زمین می ماند مگر ما مرده باشیم