اهداف و پیامدهای انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس
مقدمه
فاصله تل آویو تا بیت المقدس ۶۶ کلیومتر است، یعنی چیزی کمتر ازفاصله تهران تا رودهن. اما چرا این فاصله می تواند آتش بحران در خاورمیانه را شعله ور کند؟ تصمیم ایالات متحده برای انتقال سفارت این کشور از تل آویو به بیت المقدس یکی از مهمترین موضوعات حوزه فلسطین است که سایر تحولات از جمله گفت و گوهای سازش فلسطینی-صهیونیستی و البته روند توافق داخلی بین گروه های فلسطینی را تحت الشعاع قرار داده است. اگرچه در ابتدا به نظر می رسید ترامپ این وعده را تحت تاثیر شرایط ویژه دوران کاندیداتوری بیان کرده اما حالا بعد از پیروزی او و اصرار حلقه مشاوران وی، موضوع جدی تر شده است، مایک پنس، معاون دونالد ترامپ، در ۲۷ مارس ۲۰۱۷ در سخنانش در کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل (آیپک) گفته است «ترامپ با جدیت این مساله را بررسی میکند، بعد از سالها صحبت بدون عمل در این باره رئیس جمهور آمریکا با جدیت انتقال سفارت به قدس را بررسی میکند».
تاریخچه
سازمان ملل متحد برای تقسیم فلسطین در سال ۱۹۴۷، یعنی یک سال پیش از اعلام استقلال صهیونیست ها و جعل رژیم «اسرائیل»، طرحی را تصویب کرد که به موجب آن شهر بیت المقدس به عنوان یک «شهر بین المللی»، در نظر گرفته می شد، اما پس از اعلام استقلال صهیونیست ها و آغاز جنگ اول اعراب و اسرائیل نهایتاً قرارداد صلحی بین طرفین انعقاد گردید،طبق این قرارداد که در سال ۱۹۴۹ منعقد گردید و به نام خط سبز معروف گردید، رژیم صهیونیستی کنترل بخش غربی و اردن بخش شرقی بیت المقدس را بر عهده گرفتند. مجلس این رژیم در سال ۱۹۵۰ کل بیت المقدس را پایتخت یهودی ها دانست.
در جریان جنگ شش روزه ۱۹۶۷ ، ارتش صهیونیستی بخش شرقی بیت المقدس را نیز اشغال کرد و از آن پس کل این شهر تحت حاکمیت یهودی ها قرار گرفت. شورای امنیت طی قطعنامه ای(شماره ۲۴۲) این اقدام را غیرقانونی داست و مرزهای رژیم صهیونیستی را همان مرزهای ۱۹۴۸ دانست. رژیم صهیونیستی طی سالهای پس از ۱۹۶۷ بیش از ۱۵۰ شهرک در این مناطق ساخته است و حدود ۸۰۰ هزار یهودی در آنها اسکان داده شده اند. کرانه باختری رود اردن، بیت المقدس شرقی و باریکه غزه نیز به عنوان مرزهای فلسطین شناخته می شود. به عبارت دیگر محدوده کشور فلسطین(از نگاه سازمان ملل) به مناطقی گفته می شود که پیش از جنگ ۱۹۶۷ تعین شده بود. این مناطق ۲۲ درصد از کل سرزمین تاریخی فلسطین محسوب می شود.
ماجرا از کجا آغاز شد؟
دونالد ترامپ برای اولین بار در اوایل سال ۲۰۱۶ در حالی که هنوز به عنوان کاندیدای نهائی حزب جمهوری خواه آمریکا انتخاب نشده بود در تبلیغات انتخاباتی خود بیان داشت که در صورت پیروزی، سفارت آمریکا را از تل آویو به بیت المقدس منتقل خواهد کرد،او گفته بود جزیره پورتوریکو را که تحت حاکمیت سیاسی آمریکا است را در اختیار پناهندگان فلسطینی خواهد گذاشت. پس از دیدار نتانیاهو با ترامپ که به عنوان کاندیدای جمهوری خواهان رقابت سختی را با کلینتون آغاز کرده بود، ستاد انتخاباتی این «میلیاردر ماجراجو» طی بیانیه ای اعلام کرد: « اورشلیم از بیش از ۳ هزار سال پیش، پایتخت قوم یهود بوده است و آمریکا تحت اداره ترامپ در نهایت حکم دیرینه کنگره درباره به رسمیت شناختن این شهر به عنوان پایتخت را خواهد پذیرفت». حالا ترامپ رئیس جمهور آمریکاست و قصد عملی کردن وعده ی خود را دارد.
وضعیت بیت المقدس در سال های معاصر
در سال ۱۹۸۰، مجلس رژیم صهیونیستی مجددا بیت المقدس را پایتخت دائمی و بلافصل خود دانست، این رژیم در سال های بعد نیز با وجود مخافلت مکرر شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه هائی که در اعتراض به تصمیمات صهیونیست ها صادر می شد، به این مساله تاکید کرد و قانون هائی را در راستای تصویب بیت المقدس به عنوان پایتخت دائمی خود تصویب کرد.
اگر چه در سال های اخیر برخی از کشورها که پش از سال ۱۹۸۰ سفارت خود را در بیت المقدس دایر کرده بودند کماکان سفارتشان در بیت المقدس غربی دایر بوده اما تا سال ۲۰۰۶ تمامی کشورها سفارت خود را به تل آویو منتقل کردند، کاستاریکا و السالوادور آخرین کشورهایی بودند که در سال ۲۰۰۶ سفارتخانه های خود را از بیت المقدس به تل آویو انتقال دادند. برخی از کشورها همچون ایالات متحده، کنسولگری خود را در بیت المقدس حفظ کردند که البته در بخش غربی این شهر قرار دارد، آمریکا البته دفاتری را هم در بیت المقدس شرقی دایر کرده است. کشورهای دیگری مانند انگلستان و فرانسه در بخش شرقی بیت المقدس دارای کنسولگری هستند. در سال ۱۹۸۹ رژیم صهیونیستی قطعه زمینی را به مدت ۹۹ سال به ایالات متحده در ازای سالی یک دلار اجاره داده تا سفارتخانه جدید خود را در این محل احداث کند ولی تاکنون هیچ اقدامی در این زمین صورت نگرفته و خالی مانده است. در سال ۱۹۹۵ کنگره آمریکا قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن آمریکا باید سفارت خود را از تل آویو به بیت المقدس انتقال دهد، با این وجود این اختیار را به رئیس جمهور داده که ۶ ماه این قانون را به تعویق بیندازد، از آن زمان تا کنون همه روئسای جمهور یعنی کلینتون، جرج بوش و اوباما هر ۶ ماه این قانون را به تعویق انداخته اند، ترام حالا می گوید قصد ندارد مجددا آنرا به تعویق بیاندازد.
اهداف انتقال سفارتخانه به بیت المقدس
- جلب رضایت لابی بین المللی صهیونیسم: ترامپ پیش از هر چیز یک تاجر است، او به خوبی میداند که سرمایه داران بزرگ دنیا عموماً یهودی و صهیونیست هستند، ترامپ با جدی نشان دادن خود به عنوان حامی رژیم صهیونیستی به دنبال ارسال این پیام به صهویست های بین المللی است که آمریکا و دولت ترامپ حامی جدی تل آویو است، ترامپ با این اقدام سرماه های زیادی را به سوی آمریکا جذب خواهد کرد.
- سیاست هویج و چماق با اعراب: اگر چه رژیم های بزرگ عربی از جمله مصر و عربستان حداقل از سه دهه پیش تا کنون اقدام عملی بر ضد رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطین انجام نداده اند اما آمریکا میداند که در ظاهر این رژیم ها بر روی مساله شهر بیت المقدس حساسیت دارند. کما اینکه اکثر کشورهای عربی و اتحادیه عرب واکنش های منفی در قبال این تصمیم از خود بروز داده اند، آمریکا میخواهد در قبال عقب نشینی از این تصمیم از اعراب باج بگیرد.
- رقابت های داخلی: انتخابات ۲۰۱۶ از محدود انتخابات هائی بود که رژیم صهیونیستی در اینکه از کاندیدای کدام جناح (جمهوری خواه و دموکرات) حمایت کند دچار تردید شد. صهیونیست ها عموماً کاندیدای جمهوری خواه را بر میگزدند اما اینبار شواهد حکایت از میل تل آویو به کلینتون داشت و علت آن هم حمایت لفظی و عملی فوق العاده کلینتون از رژیم صهیونیستی بود، حالا ترامپ می خواهد به یهودی ها ثابت کند که چیزی از کلینتون در حمایت از رژیم صهیونیستی ندارد، حتی اگر شعار او وجهه عملیاتی به خود نگیرد و نتواند سفارت را به بیت المقدس منتقل کند.
پیامدهای انتقال سفارتخانه به بیت المقدس
- پایان گفت و گوهای سازش: از سال ۲۰۰۰ تا کنون بیش از ۱۰۰ جلسه بین طرفین فلسطینی و صهیونیستی در قالب ۱۸ طرح صلح برگزار شده است، اولین آن مربوط به سال ۲۰۰۰ تحت عنوان کمپ دیوید دو و آخرین آن گفتگوهای صلحی است که مقدمات آن از سوی ژنرال سیسی از اواخر ۲۰۱۶ تاکنون در حال شکل گیری است. آمریکا یکی از کشورهائی است که همواره موضع حمایت از مذاکرات، البته با جانبداری از رژیم اشغالگر قدس را اتخاذ کرده است. انتقال سفارت از تل آویو به بیت المقدس به منزله شلیک تیر خلاص به مذاکرات سازش است.
- شعله ورشدن انتفاضه سوم: علاوه بر جنگ های متعدد بین اشغالگران و گره های مقاومت، تاریخ فلسطین سه انتفاضه را تجربه کرده است، انتفاضه اول از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۴، انتفاضه دوم از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ و انتفاضه سوم که از اواخر ۲۰۱۵ شکل گرفته و تاکنون ادامه دارد. انتقال سفارت به بیت المقدس بی تردید انتفاضه سوم را شعله ورتر از گذشته می کند.
- افزایش فشارهای بین المللی به تل آویو: رژیم صهیونیستی سالانه هزینه هنگفتی را جهت انجام دیپلماسی عمومی و رسانه ای به منظور ترمیم چهره خود در عرصه بین الملل خرج می کند. با این وجود ازسال ۱۹۶۷ تاکنون فشارهای بین المللی به این رژیم شدت یافته و پس از هر تهاجم از سوی ارتش صهیونیستی به مردم فلسطین، فشارهای بین المللی و سیاسی به سران یهودی سرزمین های اشغالی بیشتر شده است. اگر آمریکا سفارت خود را به بیت المقدس منتقل کند، این موضوع نیز به موضوعات گذشته به منظور فشار به رژیم صهیونیستی اضافه می شود و انتقاد گسترده و دائمی بین المللی را به همراه خواهد داشت.
- افزایش احساسات ضد آمریکائی در منطقه: انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس موجی از احساسات غیرقابل کنترل کشورهای مسلمان علیه ایالات متحده را به راه خواهد انداخت و منافع سیاسی، اقتصادی و نظامی واشنگتن در منطقه را در معرض تهاجم قرار خواهد داد. این انتقال می تواند دروازه ای برای ورود به جنگ تمدن ها تلقی گردد.
- افزایش تنش در منطقه: فلسطین به خودی خود پس از اشغال از سوی صهیونیست ها همواره یکی از کانون های بحران و تنش در منطقه بوده است، انتقال سفارت به بیت المقدس میتواند دامنه این بحران را گسترده تر نماید، یک روزنامه آلمانی نوشته است«انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس نه تنها ناآرامی های جدید در مناطق فلسطینی را به دنبال خواهد آورد بلکه شورش های ضد آمریکایی را هم در جهان عرب به راه می اندازد». دولت اردن چنین اقدامی را هدیه ای برای افراط گرایان نامیده و همچنین محافل امنیتی مصر هم در این باره هشدار داده اند.
* این یادداشت در اندیشکده طنین نیز منتشر شده است